قايقي خواهم ساخت

 "پشت درياها"
قايقي خواهم ساخت
قايقي خواهم ساخت،
خواهم انداخت به آب.
دور خواهم شد از اين خاک غريب
که در آن هيچ‌کسي نيست که در بيشه عشق
قهرمانان را بيدار کند.
قايق از تور تهي
و دل از آرزوي مرواريد،
هم‌چنان خواهم راند.
نه به آبي‌ها دل خواهم بست
نه به دريا-پرياني که سر از خاک به در مي‌آرند
و در آن تابش تنهايي ماهي‌گيران
مي‌فشانند فسون از سر گيسوهاشان.
هم‌چنان خواهم راند.
هم‌چنان خواهم خواند:
"دور بايد شد، دور."
مرد آن شهر اساطير نداشت.
زن آن شهر به سرشاري يک خوشه انگور نبود.
هيچ آيينه تالاري، سرخوشي‌ها را تکرار نکرد.
چاله آبي حتي، مشعلي را ننمود.
دور بايد شد، دور.
شب سرودش را خواند،
نوبت پنجره‌هاست."
هم‌چنان خواهم خواند.
هم‌چنان خواهم راند.
پشت درياها شهري است
که در آن پنجره‌ها رو به تجلي باز است.
بام‌ها جاي کبوترهايي است که به فواره هوش بشري مي‌نگرند.
دست هر کودک ده ساله شهر، خانه معرفتي است.
مردم شهر به يک چينه چنان مي‌نگرند
که به يک شعله، به يک خواب لطيف.
خاک، موسيقي احساس تو را مي‌شنود
و صداي پر مرغان اساطير مي‌آيد در باد.
پشت درياها شهري است
که در آن وسعت خورشيد به اندازه چشمان سحرخيزان است.
شاعران وارث آب و خرد و روشني‌اند.
پشت درياها شهري است!
قايقي بايد ساخت...

با امارات چه کنیم؟

يكي از هم ميهنان در پيشنهادي جالب با توجه به مسائل اخير و گستاخيهاي امارات نوشته: چرا اسم خيابان ظفر را به " خليج فارس" عوض نمي كنند تا امارات مجبور شود براي آدرس سفارتش از اين نام استفاده كند؟ در ضمن بخشنامه هم به پست بدهند كه هر نامه اي به اين آدرس بود اگر اسم خليج فارس را ننوشته بود با ذكر علت به فرستنده ارجاع دهند. اگر نظر جالبي است براي بقيه بفرستيد. براي 1ميليون امضا كه نتوانستيم كاري كنيم.

امروز جمعه بود

 

چه ندبه ها که نرفتم،چه جمعه ها که گذشت       و دست خالی من ماندو فرصتی که گذشت

چه لحظه ها که نفهمیدمت امام زمان                      چه چله ها که نپوییدمت به هیچ مکان

حجاب و پرده غفلت نشسته روی دلم                من آن اسیر سیه روی پا به گلم                    

در این زمانه چنان گشته سیره ام حیوان                          که سخت نام نهادند روی من،انسان

اگر همیشه حضورت به قلب حاضر بود               ظهور، لحظه اینک شده و آن، این بود

خبر رسید که در باغ مانده عطر بهار              کنون دعا بنمایم که باشم از انصار